کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

ازدواج

پس از مدتي تحصيل در حوزة قم سال 1354 حدوداً در سن بيست سالگي با دختر عمويم ازدواج كرده،كه حاصل آن سه فرزند دختر و يك پسر مي باشدكه او نيز طلبه است و همسرم در ايام تحصيل، سفر‌هاي تبليغي، مبارزات سياسي قبل از انقلاب و فعا ليتهاي فراوان و ماموريتهاي زياد و مستمر بعد از پيروزي انقلاب، منجمله حضور حدود هفده ماه بطور متناوب در مناطق جنگي در ايام جنگ تحميلي -كه گاهي حدود سه ماه از يكديگر بي‌خبر بوديم وامكان تماس تلفني نيز وجود نداشت- سختي‌هاي زيادي متحمّل شدند. زيرا علاوه بر موارد بالا، با اينكه دادستان سپاه خراسان بودم، درمنزل تلفن نداشتيم ودرخانه اي واقع درپشت سيلوي گندم (خيابان طالقاني طرف منطقة طلاب مشهد) مستاجر بوديم كه گاز كشي نبود و حمام وآب گرم نداشت. زمستان سخت و سرد و پر برف و باراني بود و نفت هم نداشتيم تا بتوانيم بخاري نفتي استفاده كنيم و كارت سوختمان هم مربوط به قم بود و از سهمية سپاه هم، استفاده نكرديم. در آن سال (سال شصت) علاو ه بر يك فرزند خردسال به نام فاطمه، كه سه ساله بود، خداوند در آ‌بان ماه پسري به نام ميثم به ما عنايت كرد و در يكي از اتاقهاي سه درسه فقط با يك بخاري برقي و والور عالي نسب كوچك، براي پخت غذا وگرما در همان اتاق زمستان را سپري كرديم. از اجاق گاز و ماشين لباسشويي و امثال آن هم خبري نبود. گاهي هنگام شستن لباس و كهنه، طشت لباسشويي به زمين يخ مي‌بست و من هم بعد از نماز صبح از منزل خارج مي‌شدم و ساعتها‌ي ده شب بر مي‌گشتم؛ لكن ايشان در مسئوليتهاي اداري و ماموريتهاي فراوان همواره يار وياورم بوده و شخصاً زندگي و بچه‌ها را اداره مي‌كرد و هيچ گونه گلايه و شكايتي نداشت. خدايش جزاي خير دهد.

منبع : كتاب خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 15
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۱:۰۲:۰۲ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

ازدواج

پس از مدتي تحصيل در حوزة قم سال 1354 حدوداً در سن بيست سالگي با دختر عمويم ازدواج كرده،كه حاصل آن سه فرزند دختر و يك پسر مي باشدكه او نيز طلبه است و همسرم در ايام تحصيل، سفر‌هاي تبليغي، مبارزات سياسي قبل از انقلاب و فعا ليتهاي فراوان و ماموريتهاي زياد و مستمر بعد از پيروزي انقلاب، منجمله حضور حدود هفده ماه بطور متناوب در مناطق جنگي در ايام جنگ تحميلي -كه گاهي حدود سه ماه از يكديگر بي‌خبر بوديم وامكان تماس تلفني نيز وجود نداشت- سختي‌هاي زيادي متحمّل شدند. زيرا علاوه بر موارد بالا، با اينكه دادستان سپاه خراسان بودم، درمنزل تلفن نداشتيم ودرخانه اي واقع درپشت سيلوي گندم (خيابان طالقاني طرف منطقة طلاب مشهد) مستاجر بوديم كه گاز كشي نبود و حمام وآب گرم نداشت. زمستان سخت و سرد و پر برف و باراني بود و نفت هم نداشتيم تا بتوانيم بخاري نفتي استفاده كنيم و كارت سوختمان هم مربوط به قم بود و از سهمية سپاه هم، استفاده نكرديم. در آن سال (سال شصت) علاو ه بر يك فرزند خردسال به نام فاطمه، كه سه ساله بود، خداوند در آ‌بان ماه پسري به نام ميثم به ما عنايت كرد و در يكي از اتاقهاي سه درسه فقط با يك بخاري برقي و والور عالي نسب كوچك، براي پخت غذا وگرما در همان اتاق زمستان را سپري كرديم. از اجاق گاز و ماشين لباسشويي و امثال آن هم خبري نبود. گاهي هنگام شستن لباس و كهنه، طشت لباسشويي به زمين يخ مي‌بست و من هم بعد از نماز صبح از منزل خارج مي‌شدم و ساعتها‌ي ده شب بر مي‌گشتم؛ لكن ايشان در مسئوليتهاي اداري و ماموريتهاي فراوان همواره يار وياورم بوده و شخصاً زندگي و بچه‌ها را اداره مي‌كرد و هيچ گونه گلايه و شكايتي نداشت. خدايش جزاي خير دهد.

منبع : كتاب خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 12
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۱:۰۱:۴۵ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

Image result for ‫علي اسماعيلي درلباس پاسداري‬‎

 

پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي جذب مدرسة عالي تربيتي و قضائي طلاب قم شده و از جمع پذيرفته‌شدگان در كنكور مدرسة فوق، تعدادي براساس معدل ورتبه امتحاني دريك دورة كوتاه، به مدت يكسال فارغ‌التحصيل شده و با مدرك معادل ليسانس در سال 1360 جهت كار قضائي براساس ضرورتهاي انقلاب، سه ماهه به مشهد آمده و دادستاني انقلاب اسلامي سپاه پاسداران منطقة چهار(خراسان) را تأسيس و بعنوان دادستان سپاه با ابلاغ شفاهي مرحوم آيت الله شهيد قدوسي بكار قضاء مشغول شده و پس از چند ماهي همزمان با تصدي دادستاني، توجهاً به تعهدي كه به مدرسة عالي داشته نوعاً خارج وقت اداري همكاري خود را با آموزش و پرورش خراسان آغاز و بعنوان اولين رئيس هيأت بازسازي نيروي انساني اداره كل انتخاب شدم و با دوستاني چون آقايان: سيد احمدمشير استخاره/ تقي‌نژاد /سيد حسن خامنه‌اي (اخوي كوچك مقام معظم رهبري) /حسن فرخ پور /سيد حسن غنائي،كه همگي اعضاء هيئت بودند، انجام وظيفه نموده ودر كنار آن يك ترم تحصيلي در مركز تربيت معلم شهيد خورشيدي مشهد بعنوان دبير به تدريس قرآن و معارف ديني پرداختم و پس از آن استعفاء نموده و به استخدام قوه قضائيه درآمدم. البته استخدام و استعفا در آموزش وپرورش تقريباً جنبه صوري داشت. زيرا از تير ماه سال 1360بعنوان دادستان سپاه شروع بخدمت نموده و هيج وقفه‌اي دركار قضايي‌ام بوجود نيامده و هيچ گونه حقوقي از آموزش و پرورش دريافت نكرده‌ام.
مسئوليتهاي اجرائي
در سال 1359مدتي بعنوان نماينده حاكم شرع در هياتهاي هفت نفره واگذاري زمين جنوب خراسان بزرگ در بيرجند با دوستاني چون جناب آقاي منوچهري /شهيد ماژاني /مهندس امدادي /رحماني و ديگر دوستان فعاليت نمودم.
درتاريخ10/4/1360به عنوان دادستان انقلاب اسلامي سپاه پاسداران منطقة چهار( خراسان) شروع بكار نمودم ودر ادامه آن پس از ادغام مراجع قضايي نيروهاي مسلح وتا سيس سازمان قضايي ازسال 1365 بعنوان دادستان نظامي خراسان معرفي شده وچندسالي علاوه بر دادستاني نظامي خراسان، سرپرستي دادسراي نظامي سيستان و بلوچستان نيز به عهدة من بود و هر ماهي يك هفته به عنوان دادستان نظامي درآنجا انجام وظيفه مي كردم و از سال 1375 تا 1378 به عنوان رئيس سازمان قضائي مازندران معرفي گرديدم و مجدداً به مشهد مراجعه و از سال 1378 تاكنون رئيس سازمان قضائي نيروهاي مسلح خراسان و همزمان با كار در سازمان قضائي، مدت پنج سال دادستان ويژة روحانيت مازندران وگيلان و از سال 1381 نيز بعنوان حاكم شرع شعبه پنجم دادگاه ويژة روحانيت كه در شرايط فعلي تصدي دادگاههاي كرمان و شيراز و همدان را عهده‌دار مي‌باشم.
فعاليتهاي تحصيلي در حاشيه كار اجرائي
علاوه بر تحصيلات حوزوي (اتمام سطح وچندين سال درس خارج فقه) و داشتن مدرك معادل ليسانس از مدرسة عالي تربيتي و قضايي طلاب قم، درآزمون حقوق و جزا و جرمشناسي دانشكده علوم قضائي و خدمات اداري قوه قضائيه كارشناسي ارشد قبول شده و با تردد از مشهد به تهران دركلاسهاي درس حضور يافته و واحدهاي درسي آن را (بيش از سي وشش واحد) درسال 1372 به پايان رسانده و نهايتا در سال 1389 مدرك معادل كارشناسي ارشد اعطا گرديد و مجددا كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرم شناسي را در جامعه المصطفي العالميه به پايان رسانده‌ام.

منبع : كتاب خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 32
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۰:۵۶:۳۳ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

هجرت به قم

Image result for ‫علي اسماعيلي درلباس پاسداري‬‎

 

 

پس از اتمام دروس مقدماتي درحوزة علمية كاشمر(سالها‌ي 1352) باتفاق چند نفر از دوستان طلبه تصميم گرفتيم كه عازم قم شده ودر آنجا به ادامه تحصيل بپردازيم. ايام تابستان بود. ما كه تابحال تجربة مسافرت نداشتيم و حتّي قم وتهران را هم نديده بوديم، وسايل زندگي طلبگي (يعني رختخواب و ظروف مختصر غذا و چاي و قابلمه چراغ خوراك پزي وچند جلد كتاب) را جمع‌آوري و بسته‌بندي نموده، همراه با مقداري نان محلي با اتوبوس به مشهد آمده وسايل را تحويل انبار شركت لوان تور داده واز آن شركت براي دو روز بعد بليط قم تهيه كرديم و يكي دو روزي را در جمع رفقاي مشهدي، به زيارت علي بن موسي الرضا   (عليه السلام) پرداختيم. روز موعود فرا رسيد. لذا به اتفا ق همراهان به خيابان نخريسي، گاراژ شركت لوان تور آمديم. اتوبوس آماده بود و وسايل را بالاي بار بند ماشين مي‌بستند و ما چند نفر طلبة معمم هم، نظاره گر بوديم كه وسايلمان جابجا نشود. يك مرتبه، سرو كلة يك فرد چاق و سبيل كلفتي پيدا شد كه معلوم بود، راننده اتوبوس است. بدون مقدمه يك نگاه غضب‌آلودي به ما چند نفر طلبه انداخت و با صداي خشني گفت: اين بار‌ها مال شما‌ها است.گفتيم بله.گفت: اينها زياد است. من اينها را نمي‌برم!گفتيم: شركت با شرط حمل همين بارها، به ما بليط فروخته و كرايه آن را نيزگرفته است و ما اطلاعي از مقررات حمل بار نداريم. اگر شما اعتراضي داريد به دفتر شركت بگوييد. لحظه‌اي سكوت كرد. بعد با لحن خشن‌تري ادامه داد: نعوذ باالله، من نه خدا سرم مي‌شود، نه پيغمبر ونه امام! مي‌خواهم تا آنجا نوارموسيقي بگذارم آخوند‌ بازي سر من در نياوريد. مجبور بوديم سكوت كنيم، با هر مكافاتي بود ماشين حركت كرد. به اولين پاسگاه پليس راه -كه در چناران بود-رسيديم مأمورين به خاطر بار زياد روي باربند وي را متوقف كردند و مبلغ يك صد تومان جريمه كردند. راننده از ماشين پياده شد و روي زمين كنار جاده نشست و گفت: تا شما آخوند‌ها جريمه را ندهيد حركت نمي‌كنم. با اينكه ما كرايه بار‌ها را حتي بيش از كرايه واقعي پرداخت كرده بوديم و جريمه بعهده ما نبود؛ لكن در يك شرايط سختي كه صداي ما به هيج جا نمي‌رسيد و مردم هم به جاي حمايت، عليه ما نق مي‌زدند؛ مجبور شديم جريمه را از بين خودمان جمع كنيم و به راننده بدهيم تا راه بيفتد. پس از آن به شيروان كه رسيديم ماشينش خراب شد و شايد بيش از اين مبلغ جريمه خرج كرد و معطّل ماند سپس ادامه مسير داد. شب از نيمه گذشته بود. صداي موسيقي را بلند كرد. يكي از دوستان طلبه، كه سيد هم بود، آهسته دستش را بالا آورد. راننده توي آيينه ديد. سوال كرد: چيه؟ سيد خيلي مودبانه،گفت: لطفا صداي نوار را كمتركنيد. يك مرتبه وصل كرد به همه بلندگوها و صدا را هم تا آخر بلندكرد وگفت: صداي بلند اين است و صداي كم همان بود كه من استفاده مي‌كردم. ديگر جايي براي بحث و امر به معروف باقي نمانده بود. حدود يك ساعت به اذان صبح مانده به شهرستان شاه پسند، آزاد شهر فعلي رسيد. راننده اعلام كرد فقط من نيم ساعت توقف مي‌كنم. هركه مي‌خواهد نماز بخواند يا نخواند من حركت مي‌كنم. لذا آمديم و ازكمك راننده،كه آدم بهتري ديده مي‌شد، خواهش كرديم وگفتيم كه نماز را ديگر نمي‌شود قبل از وقت خواند و شما كمك كن. بالاخره ايشان قول داد. سرراننده را گرم كند تا وقت داخل شود و ما نماز بخوانيم. پس از نماز سوار اتوبوس شديم در نزديكي پليس راه آمل سنگي از زير لاستيك ماشين خارج و به پيشاني يك موتوري اصابت نمود و او را مجروح كرد. راننده ناچار شد مبلغي به او پرداخت نموده و رضايتش را جلب نمايد. سرانجام نزديكي‌هاي غروب به تهران رسيد و با اينكه بليط‌هاي ما براي قم بود؛ لكن راننده دستور داد وسايل را پياده كنند. هر چه گفتيم: ما كرايه تا قم را داده‌ايم. اعتنا نكرد و با ناراحتي و داد و فرياد به هر نفري سه تومان مستردكرد! حال آنكه كرايه تا قم، چهار تومان بود.
 خلاصه خودمان با اتوبوس ديگري عازم قم شديم و بارها را با وانت فرستاديم و پس از اينكه وارد قم شديم، با معرفي يكي ازدوستان -كه طلبه قم و ساكن مدرسه فيضيه بود- وسايلمان را به انبار آن مدرسه تحويل داده و نفس راحتي كشيديم؛ لكن خودمان مكاني نداشتيم. گاهي در ساير مدارس مهمان دوستان مي‌شديم وگاهي شبها و روز‌ها را درمدرسه فيضه بسر مي‌برديم. همانجا با نان سنگكي و پيالة ماستي نهار و شام خورده و زير فرشهاي فيضه مي‌خوابيديم و حدوداً پس از دو ماه علافي، اتاقك مخروبه مانندي درگوشه‌اي از مدرسه حجتيه-كه از شدت فرسودگي و قديمي بودن به قصر قاجار مشهور شده بود- باتفاق پسر عمو و يك نفر ديگر، ساكن شديم و خوشحال كه جايي داريم. پس از چند ماه به لطف خداوند، اتاق مناسبي پيدا شد و پس از استقرار در حوزة علمية قم (مدرسة حجتيه پارك چهارم) ضمن استفاده از محضر اساتيد، با مسائل سياسي نيز آشنايي بيشتري پيدا كرده و از محضر اساتيدي همچون حجج اسلام: فياضي /امين شيرازي /عرفانيان/دوزدوزاني /موسوي تبريزي /رجائي خراساني وآيات عظام فاظل لنكراني/فاظل هرندي /خزعلي/ محقق داماد/ صانعي مكارم /منتظري/ مشكيني /هاشمي شاهرودي و غيره، قبل و بعد از پيروزي شكوه‌مند انقلاب اسلامي دروس سطح و چندين سال درس خارج فقه را استفاده نموده‌ام.

منبع : كتاب خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 24
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۰:۴۹:۱۳ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

آشنائي با نام وآثار امام خميني (ره)

 

Image result for ‫علي اسماعيلي درلباس پاسداري‬‎

 

از همان ابتداي ورود به حوزه علمية كاشمر برخي از طلابِ كاشمري، كه در قم تحصيل مي‌كردند و ايام تابستان را به كاشمر مي‌آمدند، مسائلي از قيام امام خميني و موضع گيريهاي ايشان و تبعيد به نجف و جنايات دستگاه حاكم را براي ما بازگو مي‌كردند و سرانجام درسالها‌ي1350توسط يكي از آنها كتاب ولايت فقيه امام خميني -كه بدون نام چاپ شده بود مخفيانه به كاشمر آورده شده و بين برخي طلاب توزيع مي‌شد- را تهيه و با مطالعه آن با نام وآثار و اهداف امام خميني آشنائي بيشتري پيدا نمودم. البته لازم به يادآوري است كه جنايات شاه و هجوم مأمورين به مدرسه ي فيضية قم وكشتار طلاب و تبعيد آيت الله خميني را قبلاً از زبان مرحوم پدرم كه در سال 1344 پيش ازسفرحجّ واجب، درمعيت مرحوم حجت الاسلام جعفري طرقي جهت زيارت به قم رفته بود، شنيده بودم و خود اين، زمينة بهتري براي فراگيري مطلب بود هرچند جو كاشمر و حوزه آمادگي نداشت.

منبع : كتاب خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 14
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۰:۴۳:۳۳ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

حوزه علميه

Image result for ‫علي اسماعيلي درلباس پاسداري‬‎

 

پس ازاتمام دوره ابتدايي درنيمة دوم سال 1348هجري شمسي پدرم با تشويق وترغيب فراوان و طبق آرزوي ديرينه اش، اينجانب را به همراه پسرعمويم شيخ اسماعيل از روستا‌ي كريز به شهرستان كاشمر آورده و در مدرسه ي علميّة مرحوم حاج سلطان به متصدي مدرسه، مرحوم آيت الله سعيدي سپردند و حجره‌اي براي دو نفر در مدرسه تهيه و پس از تحويل لوازم اوليّة كمي كه با خود از روستا آورده يا بعضاً آن را خريداري نموده بودند، تنها گذاشته و خودشان بازگشتند.
لازم به يادآوري است كه مرحوم آيت الله سعيدي بر درس و بحثهاي حوزه نظارت مستقيم مي‌كردند و دفتري داشتند، شبيه دفتر تعيين وقتِ محاكم قضايي، كه با نظم خاصّي اسامي همه طلاب مدرسه در آن قيد شده بود و هر ماه، مواد درسي تا ماه بعد اعلام مي‌شد و سر ماه امتحان گرفته مي‌شد و دروس حوزه ازكتاب نصاب الصبيان شروع مي‌شد. علاوه برآن براي هر فردي سي مسئله از ابتداي رسالة علميه و سي صفحه، از گلستان سعدي و پس ازاتمام گلستان سي صفحه از كتاب كليله و دمنه، جهت رونويسي تعيين مي‌گرديد و اگر كسي در آزمون قبول نمي‌شد، تجديد محسوب شده و شهريه حوزه را -كه ماهي سي تومان پول و حواله پانزده كيلو نان سنگگ بود- دريافت نمي‌كرد.

منبع : كتاب خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 11
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۰:۴۰:۳۴ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

زندگي نامه

Image result for ‫علي اسماعيلي درلباس پاسداري‬‎

 

خورشيد بود و ماه بود و ستاره، كوه بود و دشت بود و رودخانه،  درخت بود و جنگل و خاشاك بيابان وچرخ ايام طبق سنت ديرينة الهي و براساس ارادة خالق كون و مكان در گردش بود.
بامداد چهاردهم فروردين يك هزار و سيصد و سي و چهار شمسي، در بخش كوهسرخ از توابع شهرستان كاشمر، در روستايي بين دو نهر بنام كريز با درختاني سرسبز و كوههايي سربفلك كشيده كه آبشار زيبا و پرطراوتي را در آغوش عطوفت دارد و بيابانهاي خشك وخشن، امّا سرشار از معادن و نعمتهاي مختلف خدادادي از مادري به نام معصومه، از سلسلة مرحوم حاج احمد يزداني و از پدري به نام غلام حسين از قبيلة مرحوم كربلايي اسماعيل، كه هر دو قبيله در تعهّد، تديّن، تقوا، حفظ امانت و صداقت در منطقه، شهره عام و خاص بودند طفلي به جهان چشم گشود. مادر به خانه‌داري اشتغال داشت و پدر به كشاورزي و بعضاً در كنار آن دامداري. پدر و مادر كه قلبشان و تمامي ‌وجودشان سرشار از حبّ اهل بيت(عليهم السلام) و انس با قرآن بود    -طوري كه مادر در ايام فراقت هر سه روز يك ختم قرآن داشت و پدر نيز در خلال كار و اشتغالات فراوان، آني از قرائت قرآن و توجه به معاني آيات غافل نبود- وي را علي ناميدند و از ابتدا با تعاليم ديني آشنا نمودند، باشد كه نورچشمشان گردد. بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل كرد.
تعليمات ديني قبل از سن مدرسه
دوران سختي بود. سايه شوم حاكميت طاغوت، همه جا را فرا گرفته بود. مدارس جديد كمتر به مباني ديني مي‌پرداختند و افراد متديّن به شدّت از فرستادن فرزندانشان به اين گونه مدارس، گريزان بودند. لذا ازسن پنج سالگي طبق سنت روستا، وي را به مكتب خانه فرستادند و در محضر اساتيد محلي مرحومين علي محمد صميمي، آقاي مجنوني، كربلايي شيخ توفيقي، قرآن كريم وكتبي همچون صد كلمة اميرالمؤئمنين(عليه السلام) حيات القلوب و طوفان و امثال آن را همراه با اصول و فروع ديني و برخي واجبات و محرمات آموخت. روي خاكي و نم چشم مرا خوار مدار.
مدرسة كلاسيك
سرانجام پس از ترديدهاي فراوان، به خاطر جوّي كه برمدارس جديد حاكم بود؛ - زيرا نوعاً كسي كه تحصيلات جديد را ادامه مي‌داد از تعاليم ديني جدا مي‌شد- با توصية برخي از معلمين آموزش و پرورش كه در جوّ آن روز نسبتاً افراد متديّني بودند وكمي ديرتر از سن مدرسه اجازة ثبت نام دركلاس اول ابتدايي توسط پدر صادر شد. لكن با معلمين شرط كردند كه در ماه مبارك رمضان، در كلاسهاي تجويد و قرائت قرآن كريم -كه در مسجد روستا توسط استاد: مرحوم شيخ حسن اداره مي‌شد- شركت نمايد.
دوران دبستان
باتوجه به زمينة تعاليم قرآني در مدرسه هميشه از شاگردان ممتاز بوده و به همكلاسي هايم نيز در زمينه ي املاء و انشاء و قرائت فارسي كمك مي كردم و توجهاً به صبغة ديني و اقامة نماز از كلاس سوم ابتدايي كه توسط پدر وادار به آن شده بودم، سال چهارم ابتدايي به بعد بعضاً نماز ظهر و عصر را در مدرسه امامت مي كردم و با صداي بلند مي‌خواندم تا ديگران ياد بگيرند.

منبع : خاطرات زيبا نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 13
 
[ ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۱۰:۳۷:۲۵ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

 تصاويركمترديده شده /حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي رييس سازمان قضايي نيروهاي مسلح خراسان رضوي

 


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 133
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۳:۴۲:۳۹ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

 

[تصوير:  39040111544260364927.gif]

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430938061166904_i%20071.JPG

 

تصاويركمترديده شده /حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي رييس سازمان قضايي نيروهاي مسلح خراسان رضوي



 
 

 

 

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430937240166900_i%20007.JPG


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 38
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۳:۲۱:۰۵ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

 

[تصوير:  39040111544260364927.gif]

تصويركمترديده شده /حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي رييس سازمان قضايي نيروهاي مسلح خراسان رضوي

 

http://www.pro.uploadpa.com/?file=1430937240166900_i%20007.JPG


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 11
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۳:۰۶:۰۶ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

تصويريركمترديده شده:حضرت آيت الله عبادي وحجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي

 

 
 
 
 
 
[تصوير:  39040111544260364927.gif] 
Image result for ‫ايت الله عبادي واسماعيلي كريزي تصاوير‬‎
 
تصويركمترديده شده:حضرت آيت الله عبادي نماينده اسبق ولي فققيه وامام  جمعه اسبق استانهاي سيستان وبلوچستان وخراسان بزرگ وحجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي دادستان نظامي اسبق استانهاي خراسان وسيستان وبلوچستان ورياست سازمان قضايي نيروهاي مسلح استان خراسان رضوي /سال 1367هجري شمسي / زاهدان

ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 13
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۳:۰۲:۲۶ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

 تصاويرديده نشده /حجت الاسلام علي  ومحمدواحمداسماعيلي كريزي





 
براي ديدن عكس در ابعاد واقعي، بر روي آن كليك كنيد
 



 


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 13
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۳:۰۰:۱۴ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

 

تصاويركمترديده شده:حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي درلباس مقدس پاسداري دردوران دفاع مقدس

 
 
[تصوير:  39040111544260364927.gif]
 
براي ديدن عكس در ابعاد واقعي، بر روي آن كليك كنيد
 
 
 
  
تصاويركمترديده شده:حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي درلباس مقدس پاسداري دردوران دفاع مقدس
 
تصاويركمترديده شده//حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي دادستاني سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي استان خراسان ودادستان نظامي اسبق استانهاي خراسان وسيستان وبلوچستان ورياست سازمان قضايي نيروهاي مسلح استان خراسان رضوي درلباس مقدس پاسداري/جبهه هاي جنوب/استان خوزستان،اهواز
 
 
 
jczy_1_076.jpg
 
 
 
t592_1_068.jpg
ur6_1_070.jpg
 
lg3w_1_006.jpg
y2u4_1_048.jpg

ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 17
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۲:۵۶:۱۲ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

آغاز سخن از كتاب حرمين شريفين نوشته حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي درمورد مكه ومدينه

آغاز سخن   

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg   
به نام نا مي او، به نام خالق هستي،به نام خالق انسان ، به نام خداي آدم وحوا، آنگاه كه از نعمت بهشت محروم شدند،دراوج تنهائي وغربت بي پناهي، در كوه و بيابان سرگردان وحيران بادلي شكسته واشكي جاري سردرگريبان خودنهاده، پيشاني عبوديت بر زمين سائيده وفقط اورافرياد مي كردند وپاسخ آرامش بخش وي توسط ملك وحي به همه نااميدي ها ،غربت ها ، دل شكستكي ها، وسرگرداني ها پايان داده و به آنها روحي تازه بخشيد، دست آنهارا گرفته به جبل الرحمه ووادي عرفات رهنمون گرديد ، به نام خداي نوح آنگاه كه كشتي اش پس از تلاطم فراوان وپيروزي برهمه بد خواهان،ونابودي كفروشرك جهاني، بر آبها ي نيلگون آرام گرفت ،به نام خداي  ابراهيم ع) آنگاه كه به امراو براي قرباني فرزندش آماده شد ، كارد بر گلوي هستي خود گذاشت وذبح عظيم را هديه  گرفت  ، به نام خداي محمد ص)آنگاه كه خون از پيشاني مباركش جاري بود وپيوسته مي فرمود ،قولوا لااله الا الله  تفلحوا ،ومزد رسالتش را حب اهل بيتش قرار داد ،به نام خداي علي ع) فرزند كعبه آنگاه كه به جرم عدالت خواهي، خون سرش درمحراب عبادت، محاسنش را رنگين كردو لحظه شهادتش رافوز عظيم دانست، وبه نام خداي فاطمه س) آنگاه كه باپهلو ي شكسته ودستي لرزان، درميان خون وآتش ،با ناله اي حزين ،تنها فضه را صدا زدو همچنان تاآخرين نفس از ولايت دفاع كرد ،وبه نام خداي حسين ع)  آنگاه كه درصحراي گرم كربلا،سر برنيزه غريبي گذاشت وبانداي هل من ناصر خود، همه آزادگان دنيارا درطول تاريخ، به نبردحق عليه باطل فراخواني كرد،ودر كمتر از نيمه روزي هفتادودوتن از بهترين ياران خود را درراه رضاي حق  قرباني كرد وخم به ابرو نياورد ،وبه نام خداي زينب س)آنگاه كه پرچم رسالت خون شهدا ي كربلا وتمامي شهداي اسلام را در طول تاريخ بر دوش كشيده وفرياد يابن الطلقاي اوخطاب به  يزيد يان، هنوز گوش سر دمداران  كفر وشرك جهاني و طاغوت ها ي زمان را مي لرزاند.زينبي كه، از قدرت هاي شيطاني وكاخ هاي سربه فلك كشيده آنها، نهراسيده وظلم و خشم آنان را باصداي رساي مارأيت الا جميلا پاسخ مي دهد   ، و به نام آنكه هستي همه موجودات از اوست ، او كه آدم راخلق كرد وكعبه را آفريد وآنرا خانه خود ناميد ، وهمه انسان ها را  تا آخر عمر دنيا  توسط خليلش ابراهيم  به آن فراخواني كرد ، وامنيت همگان را در آن تضمين نمود ، اوكه روح مجرد را در كالبد خاكي انسان دميد وآنرا متعلق به خود اعلام كرد وهمه ملائك را به تعظيم وسجده در برابر آن فرمان داد ومتمردين را شايسته مقام قرب خود ندانسته آنهارا ازرحمت خويش دور ساخت ، او كه ذات اقدسش خواست تا بار ديگرشاهد حضور انسان درمقام عرفان و عبوديت با شد ، يعني تبلور انسان باهمان  روح خدائي ، همان روح مجرد ،  روح جداي از هر گونه شرك وخود پرستي وآلودگي هاي جسماني ، باهمان صفا وصميمت ويكدلي ويكرنگي اوليه  ، حج را بر او مقرر ساخت ، تازمينه حضورش فراهم گردد  ، تا بار ديگر انسان  غرق در لذات مادي و دنيوي وغافل از معنويات ،  نداي ابراهيم را شنيده ، بيدار شود ، به خود آيد  ، نبرد بي امان خود را عليه دشمن قسم خورده، يعني شيطان درون وبرون شدت بخشيده ،  به  مظاهر مادي پشت پا زده  ، خاضع  گردد، خود را بشكند ، حلاليت بطلبد ، اموال خودرا پاك كند ، از گناهان  توبه كرده ، تعلقات دنيوي را دور بريزد ، باسر  وپا ي برهنه  ولباس بي آلايش كفن لبيك گويان به سوي اوحركت كند، زيرا خانه او  پناه گاه همه انسانها است ومايه  اميد تمامي آنها ، چه آنكه ،اورب ناس است وملك ناس، واله ناس، وخانه او خانه ناس است، يعني، خانه مردم ،وبراي همه مردم، همانطوركه در كتاب آسمانيش مي فرمايد:
 إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَ هُدًى لِّلْعَلَمِين            
فِيهِ ءَايَت بَيِّنَتٌ مَّقَامُ إِبْرَهِيمَ وَ مَن دَخَلَهُ كانَ ءَامِناً وَ للَّهِ عَلى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيْهِ سبِيلاً وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنىٌّ عَنِ الْعَلَمِينَ 
 نخستين خانه‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت، و مايه هدايت جهانيان است. در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است؛ و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود؛ در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است

 


ازكتاب حرمين شريفين نوشته حجت الاسلام والمسلمين علي اسماعيلي كريزي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
1
2
3
4
5
بازدید: 30
 
[ ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ] [ ۰۲:۵۳:۵۵ ] [ احمداسماعيلي كريزي ]

مقدمه 

o6647_IMG_20150202_2230323.jpg

برمبناي حكمت الهي ورعايت مصالح جهان خلقت ، خداوند قادر متعال  باب علم به سوي آينده را به روي ما بسته است، وعلم مطلق از آن خداونداست، بنا بر اين  هيچ كس به طور دقيق نمي داند كه در آينده تاريخ چه مسائلي پيش خواهد آمد وچه حوادثي اتفاق مي افتدو جزئيات آن چيست ،ونتيجه آن چه خواهد شد، آنچه را دانشمندان پيشگوئي مي كنند نوعا موارد علمي  كوچك ومحدودي است كه خداوند اسباب ووسائل آن را در اختيار بشر قرار داده است واز راه پيشرفت علم وتجربه،  به نتايجي رسيده است ، مانند عمل سونو گرافي كه پسر بودن يادختر بودن طفل را در برهه اي از زمان بار داري مشخص مي كند، واين ها منافاتي با انسداد راه  علم به آينده براي بشر ندارد زيرا در اين گونه موارد نيز هزاران مجهول براي او وجود دارد كه توضيح داده خواهد شد، قرآن كريم نيز در اين باب  ده ها مورد به صراحت اعلام نموده است : إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ   ، هما نا  تنها او درمورد آسمان ها وزمين  غيب  ميداند و علم غيب در انحصار خداوند است، به طور مثال اگر در هما ن مورد فوق  بخواهيم بيان كنيم كه انسان پسر بودن يادختر بودن جنين را تشخيص مي دهد بايد بگوئيم علاوه بر آن مورد جزئي نسبت به يك جنين كه انسان علم به آن پيدا نموه است  ،  تنها پرودگار عالميان مي داند ،ميليون ها سال آينده چه افرادي در پشت اين جنين رشد خواهند كرد ودر رحم كدام مادران پرورش خواهند يافت وكجا متولد خواهند شد نحوه تولدشان چگونه خواهد بود ،اسامي آنها چيست ، چند سال عمر خواهند كرد ،جايگاه اجتماعي آنان چه خواهد بود ،  رنگ چهره ، موي سر ،اخلاق ، رفتار ، شغل ، چگونگي ،ازدواج ، تعداد نفس ها ، ضربان قلب ،نحوه زندگي ،مريضي ، زمان فوت ومحل دفن آنهارا باهزاران موارد اختصاصي ومنحصر به فرد هركس  چيست ؟ ،  چيزي كه انسانها هميشه از علم به  آن عاجزند.   (البته برخي افراد همانند انبياء وائمه ع) به اذن خداوند مي توانند علم به آينده  داشته باشند اما اين يك استثناء است آنهم بااراده پروردگار تحقق مي يابد ) لكن باب علم نسبت به گذشته را براي انسان باز گذاشته است وبراي رسيدن به آن برنامه ها و دستورالعمل هائي را صادر فرموده است كه ، يكي ازآنها  آموزه هاي اخلاقي تربيتي اسلام درمورد  سير وسفراست ، فسيروا في الارض ،مسافرت هاي هدف مند، هجرت براي خدا،وبه فرموده اميرالمؤمنين ع) وسر في ديارهم و آثارهم    ، هجرت براي ديدن آثار وافعال واعمال گذشتگان ،هجرت براي شناخت ومعرفت ،براي عبرت گرفتن ، براي اندوختن پند واندرز ، براي تصميم نسبت به آينده تاريخ ، براي بهتر زيستن  ،براي فردائي روشن همراه با آگاهي وبصيرت  ، سير دونوع است گاهي سير فكري است  ،يعني انسان در گوشه اي مي نشيند،  بدون رنج سفر،پرداخت هزينه مادي و صرف وقت ، باخودش خلوت مي كند ،تمركز مي نمايد  فكرش را در همه دنيا از اول خلقت تا امروز سير مي دهد ،آثار ديگران را  بررسي مي كند، زندگي ستمگران وجباران تاريخ وسرنوشت آنها مي بيند ، حركت انبياء واولياء وصالحان را از نظر مي گذراند ،وجه مشترك آنان فناء ظاهري است ،مرگ همه را به كام خود كشيده ودر زير خاك پنهان نموده است ،  لكن قضاوت تاريخ بر زبان مردم، لعن ونفرين براي بد كاران و ستمگران است و ياد خير و نيك  براي ، نيكان كه هريك، تا ابد باقي است،  و نوع ديگر، سير  جسمي وفكري باهم است  ، ودر برخي موارد ، اهميت اين نوع از سفر به حدي مي رسد كه خداوند برمبناي حكمت متعاليه خود آن را لازم دانسته وسفررا الزامي واجباري قرار مي دهد ، مانند وجوب سفر حج براي افراد توان مند ،وبه راستي كه يكي از بهترين سفرها است ،سير جسمي وفكري باهم ، تمرين جسم است همراه با تفكر وتعقل وانديشه ، ودر اين لحظه دست نياز به درگاه او برآورده ودعا مي كنيم ، واز خداوند مي خواهيم كه ، تا زنده ايم ، هر سال  قسمت كند وپس از فوت با پيامبرش ص)  محشور گرداند، خداي بزرگ و كريم براين بنده ناچيز ،اين حقير سراپا تقصير ،منت نهاد و اولين توفيق تشرف را در سن بيست ونه سالگي سال هزار وسيصد وشصت وسه هجري شمسي در جمع دوستان بسيار خوبي نصيبم كرد واكنون حدود سي سفر به  عنوان روحاني  وخادم زائرين مشرف شده ام ،تجارب واطلاعاتي نيز به دست آورده ام ،يكي از چيز هائي كه دراين سفر زيبا وپر بركت ، مردم بي صبرانه ، مشتاق شنيدن آن بودند تاريخ اماكن متبركه مكه ومدينه وفلسفه وجودي آنها بود ، نظر به اينكه اينجانب نيز  برحسب وظيفه اين مطالب  را در جمع  زائرين كاروان ها بيان مي كردم، اين اطلاعات اندك وناقص ، مورد استقبال واقع شده و تعداد زيادي از دوستان و هم سفري ها پيشنهاد مي كردند آنهارا جهت بهره برداري بيشتر مكتوب نمايم ،لكن شدت كار ها ي روز مره  ومسؤليت هاي اجرائي ، كمبود وقت ونبودن فرصت  اين اجازه به من نمي داد،در نهايت تصميم گرفتم در حا شيه همه امور ،اقدام به جمع آوري نوشته ها وياد داشتها ي متفرقه خود نموده و دريك سفر غير جسماني خود را به عنوان روحاني كاروان درجمع زائرين   حرمين شريفين فرض نموده، حركت نوشتاري خود را آغاز كنم وهم گام با آنها مطالبي  را اعم از مشاهدات عيني ، تحليل ها و برداشت ها ي شخصي با استفاده از  منابع تاريخي و روائي  مكتوب نمايم  واين نوشته را با همين عنوان نام گذاري كنم ، به يقين  اين اثر داراي  نقايص فراواني  است ، كه  آن را با ديده اغماض خواهيد نگريست وانتقادات وارشادات سازنده خود را جهت تكميل آن از ما دريغ نخواهيد فرمود،

 

 كتاب حرمين شريفين كه توسط حجت الاسلام علي اسماعيلي كريزي نوشته شده است  درمورد اماكن مكه ومدينه






[ دوشنبه 19 مرداد 1394  ] [ 6:30 PM ] [ احمد ]
نظرات 1
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4285633 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب